گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، این روزها که مردم بیش از سالهای گذشته با بورس آشنا شده اند به این علت است که در سراشیبی سقوط ارزش ریال و سود دهیهای نیمه اول سال جاری که بورس روند پرسودی را در پیش گرفته بود مردم به سرمایه گذاری در بازار سرمایه علاقمند شدند. بخشی از تازه واردان با ریزشها از بورس خارج شده و برخی که علاقمند به ماندن در بازار بودند این روزها به هر دری میزنند تا سهمهای سود آور را شناسایی و درآن سرمایه گذاری کنند از این رو برخی کانالهای تلگرامی بورسی وارد عرصه آگاهی دهی یا به عبارت دیگر سیگنال فروشی به مردم شده اند، اما این دست اقدامات چقدر به نفع سهامداران است؟ چه میزان احتمال سوء استفاده وجود دارد و مسائلی از این قبیل را با حمیدرضا جیهانی؛ کارشناس بازار سرمایه مطرح کرده ایم.
اصولا در دنیا برای حمایت از سهامداران خرد بویژه تازهواردان چه راههایی پیش پای آنها گذاشته میشود و مردم با چه ابزارهایی روش صحیح سرمایه گذاری در بورس را پیدا میکنند؟
عموما ورود به بازارهای سرمایه در کشورهای دنیا به صورت غیر مستقیم انجام میشود تا از مزایای بازار سرمایه استفادههای بیشتری صورت گیرد. این ابزارها در ایران کم و بیش ایجاد شده است، همانند صندوق سرمایه گذاری بورسی یاای تی افهایی که برای سرمایه گذاری به مردم معرفی شدند. مساله مهم این است که معمولا نود درصد سرمایهگذارانی که وارد بازار سرمایه میشوند از دانش سرمایه گذاری و دانش سهامداری بهرهی چندانی ندارند. متاسفانه در ایران به لحاظ انحصارگراییهایی که در بورس ایجاد شده ظرفیتها و زیرساختهای لازم برای ورود سهامداران خرد به سازمان بورس شکل نگرفته است. از سوی دیگر در تاسیس شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهای مشاور سرمایهگذاری و شرکتهای سبدگردانی نیز این فرهنگ جا نیفتاده، لذا افراد به صورت مستقیم وارد بازار بورس میشوند. برخی از این افراد درگیر کسانی میشوند که از آنها به عنوان سیگنال فروش یا کانالهای تلگرامی و یا سبدگردانهای غیررسمی یاد میشود. متاسفانه سبدگردانانان غیر رسمی و سیگنال فروشها و کانالهای تلگرامی غیرقانونی هیچگونه پاسخگویی در مقابل اطلاعات و مشاورههایی که در کانال تلگرامی یا در خرید و فروشها به سهامداران میدهند ندارند.
آیا اصولا سازمان بورس در برابر افراد ناآشنا به بازار برای هدایت و حمایت از آنها ساز و کاری باید داشته باشد؟
سازمان بورس موظف است از محل کارمزدهای کسب شده در طی دو سال گذشته هزینهای برای فرهنگ سازی، تبلیغات و اطلاع رسانی عمومی به مردم هزینه کند. همچنین از طریق رسانههای گروهی، سایتها و خبرگزاری ها، صدا و سیما و نرم افزارها و بستههای چند رسانهای که مردم را با ظرفیتهای بازار سرمایه، منافع و چالشها آشنا کنند. اگر این اطلاع رسانیها انجام شود این مساله به تدریج منجر به آن میشود که کانالهای مجازی، خصوصا کانالهای تلگرامی که در چند وقت اخیر که دغدغه فکری فعال و مدیران ارشد سازمان بورس و مجموعههای امنیتی و نظارتی بوده بسته شود، به این معنا که افراد به سمت و سوی کانالها و بسترهای قانونی و قاعدهمند بروند و از کانالهای گمنام، نامربوط و بعضا کلاهبردار و سوء استفاده گر بورسی نجات پیدا کنند.
مهمترین نیاز تازه واردان به بورس از نظر شما چیست؟
باید توجه داشته باشیم تا زمانی که خلاء اطلاعرسانی، خلاء دانش و احساس نیاز به اطلاعات و تحلیل در بازار سرمایه و سرمایه گذاران تازه وارد و علاقهمند به بورس وجود دارد برخی از مردم به سمت کانالهای تلگرامی بعضا ناشناس و کلاهبردار سوق پیدا میکنند؛ لذا نیاز و تشنگی سرمایهگذاران و سهامداران بازار باید پاسخ داده شود تا مردم به سمت و سوی کانالهای تلگرامی تمایل نشان ندهند. راهکار برخورد با مردمی که به این کانالها اعتماد میکنند رفتارهای تند نیست، بلکه راهکار ایجاد اقناع دانشی و در اختیار قرار دادن بسترهای قابل استفاده و امین به فعالان بازار است که از این طریق به دانشی که نیاز دارند برسند.
تا چه اندازه به سیگنال فروشهای کانالهای تلگرامی میتوان اعتماد کرد؟
کانالهای تلگرامی و سیگنال فروش و ادمینهای آنها به چند دست تقسیم میشوند. در واقع گروهی از آنها فعالین و افراد با دانش و مجرب بازار سرمایه هستند، اعم از تحلیلگران فاندامنتالیست و تکنیکالیست که تحلیلها و اطلاعات خود را روی نمودارهای طراحی شده به صورت رایگان در اختیار مخاطبین خود قرار میدهند. این دسته معمولاً افراد کلاهبردار یا سوء استفاده چی نیستند، بلکه افراد شناخته شدهای هستند که معمولاً برای اعتبار و آبروی خود ارزش قائل میشوند. اینها معمولا رفتارهای کانال بازانه و سیگنال فروشی انجام نمیدهند. گروه دیگر کسانی هستند که افراد با دانشی هم جزء آنها قرار دارند، اما با یک سری از بازیگران سهامها یا شرکتهای حقوقی فعال بازار سرمایه ارتباطی ناسالم برقرار میکنند و منجر به این میشود که در خصوص تحلیل برخی از سهمها جملات، اطلاعات و رفتارهای اغراق آمیز و تحلیلهای عجیب اعلا کنند، لذا سهامداران خرد را به این سهمها دعوت میکنند، یعنی سهمها را چنان بزک میکنند که سهامداران وارد این سهمها میشوند و بعضا در رفتارهای ناسالم قیمت سهم را از طریق قدرت پولی که وارد سهم میشود بالا میبرند، بعد از آن حقوقیها و بازیگرهای سوء استفاده گر که از بازار خارج میشوند زمینه برای سقوط و ریزش سهم فراهم میشود. معمولا سهامداران کم دانش که به صورت هیجانی خرید میکنند ضرر و زیان فراونی در این سهمها متوجه آنها میشود.
مدیران این کانالها به صورت رسمی در داخل فعالیت میکنند یا از خارج از کشور کانالهای تلگرامی را در فضای مجازی مدیریت میکنند؟
در خصوص خواستگاه این افراد و اینکه ادمینهای آنها در داخل کشور فعال است یا خارج از کشور آنچنان نمیتوان نظر خاصی داد یا تحلیل خاصی ارائه کرد، چرا که اکثرا این کانالهای تلگرامی و ادمینهای آنها شناخته شده نیستند و در این کانالها فقط تحلیلها و نمودارها گذاشته میشود و حداکثر یک یوزر تلگرامی برای چت کردن با ادمین کانال وجود دارد و با فروش کانال وی آی پی و قرار دادن شماره کارت بانکی فیک یا اجارهای از این طریق درآمد زایی میکنند، لذا این اطلاعات زیاد قابل بررسی نیست و اگر هم باشد بر عهده مجموعههای نظارتی و امنیتی است که مشخص کند این افراد داخل کشور فعالیت میکنند یا از خارج به بازارهای ما جهت دهی دارند، آیا منابع خاصی از آنها حمایت میکند که میتوانند روی بازار سرمایه ما تاثیرگذار باشند اعم از موجهای منفی یا مثبت؛ لذا نمیتوان درخصوص سیگنال دهیهای آنها که بی اساس است یا خیر چندان توضیح داد و قضاوت کرد. به این دلیل که روزانه چندین ترابایت اطلاعات در فضای مجازی خصوصا در تلگرام از طریق سیگنال فروشها تولید میشود که این بستر باید به صورت تحلیل محتوایی بررسی شود تا به این اطلاعات دست یافت.
با توجه به ریزشهای هفتهها و ماههای گذشته بورس حمایت دولت از بازار سرمایه تا چه اندازه حائز اهمیت است؟
در خصوص ریزشهای بازار بورس باید به این نکته توجه داشته باشیم که ذات بازار سرمایه صعود و نزول است. یعنی رفتارهای سینوسی و کسینوسی در قالب مثبت یا منفی خود را نشان میدهند؛ لذا در کشورهای دیگر یعنی جاهایی که قاعدتا بازار سرمایه عمق بیشتری در نهادهای ساختار حاکمیتی دارد ابزارهایی پیش بینی شده است. جلوگیری از ورود مستقیم سهامداران به بازار و تشویق آنها به سرمایهگذاری غیر مستقیم در بورس منجر میشود سرمایه گذاران رفتارهای هیجانی را به بازار منتقل نکنند. زمانی که سرمایه گذاران پولشان را در اختیار شرکتهای سبدگردانی و در اختیار صندوقهای سرمایهگذاری قرار میدهند یا از طریق شرکتهای سرمایه گذاری در بورس سرمایه گذاری میکنند قاعدتا رفتارهای هیجانی آماتوری آنها به بازار سرمایه منتقل نمیشود و این مساله منجر به حفظ بازار سرمایه از رفتارهای شدید هیجانی سهامداران کم تجربه میشود. در ایران از طریق صندوقهای بازارگردانی که به تازگی برای سهام شرکتها و نمادهای بورسی ما هم الزامی شده، باید ناشران اوراق بهادار و ناشران شرکتها و نمادها شرکتهای سبد گردانی تعیین کنند تا طبق یک سری فرمولهای خاص خود در روندها کف و سقف را حفظ کنند تا به جریان نقد شوندگی سهمها کمک کنند. در فضای ریزش بورسها به دلیل ریسکهای سیستماتیک مثل بحرانهای ملی، بحرانی جنگی یا بحران اقتصاد کل کشور دولتها بستههای حمایتی ایجاد میکنند؛ مثل تزریق پول یا خرید و حمایت سهام که از این جنبه هم در کشور ما در ریزش اخیر بازار سرمایه با ضعف رو به رو بودیم از طرف دیگر ساز و کارهای حمایتی در خود بازار پیش بینی شده مثلا معاملات آتی یه معاملات دو طرفه که متاسفانه هر کدام به دلایلی هنوز جاری و قابل استفاده نیست.
اصولا در دنیا برای حمایت از سهامداران خرد بویژه تازهواردان چه راههایی پیش پای آنها گذاشته میشود و مردم با چه ابزارهایی روش صحیح سرمایه گذاری در بورس را پیدا میکنند؟
عموما ورود به بازارهای سرمایه در کشورهای دنیا به صورت غیر مستقیم انجام میشود تا از مزایای بازار سرمایه استفادههای بیشتری صورت گیرد. این ابزارها در ایران کم و بیش ایجاد شده است، همانند صندوق سرمایه گذاری بورسی یاای تی افهایی که برای سرمایه گذاری به مردم معرفی شدند. مساله مهم این است که معمولا نود درصد سرمایهگذارانی که وارد بازار سرمایه میشوند از دانش سرمایه گذاری و دانش سهامداری بهرهی چندانی ندارند. متاسفانه در ایران به لحاظ انحصارگراییهایی که در بورس ایجاد شده ظرفیتها و زیرساختهای لازم برای ورود سهامداران خرد به سازمان بورس شکل نگرفته است. از سوی دیگر در تاسیس شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهای مشاور سرمایهگذاری و شرکتهای سبدگردانی نیز این فرهنگ جا نیفتاده، لذا افراد به صورت مستقیم وارد بازار بورس میشوند. برخی از این افراد درگیر کسانی میشوند که از آنها به عنوان سیگنال فروش یا کانالهای تلگرامی و یا سبدگردانهای غیررسمی یاد میشود. متاسفانه سبدگردانانان غیر رسمی و سیگنال فروشها و کانالهای تلگرامی غیرقانونی هیچگونه پاسخگویی در مقابل اطلاعات و مشاورههایی که در کانال تلگرامی یا در خرید و فروشها به سهامداران میدهند ندارند.
آیا اصولا سازمان بورس در برابر افراد ناآشنا به بازار برای هدایت و حمایت از آنها ساز و کاری باید داشته باشد؟
سازمان بورس موظف است از محل کارمزدهای کسب شده در طی دو سال گذشته هزینهای برای فرهنگ سازی، تبلیغات و اطلاع رسانی عمومی به مردم هزینه کند. همچنین از طریق رسانههای گروهی، سایتها و خبرگزاری ها، صدا و سیما و نرم افزارها و بستههای چند رسانهای که مردم را با ظرفیتهای بازار سرمایه، منافع و چالشها آشنا کنند. اگر این اطلاع رسانیها انجام شود این مساله به تدریج منجر به آن میشود که کانالهای مجازی، خصوصا کانالهای تلگرامی که در چند وقت اخیر که دغدغه فکری فعال و مدیران ارشد سازمان بورس و مجموعههای امنیتی و نظارتی بوده بسته شود، به این معنا که افراد به سمت و سوی کانالها و بسترهای قانونی و قاعدهمند بروند و از کانالهای گمنام، نامربوط و بعضا کلاهبردار و سوء استفاده گر بورسی نجات پیدا کنند.
مهمترین نیاز تازه واردان به بورس از نظر شما چیست؟
باید توجه داشته باشیم تا زمانی که خلاء اطلاعرسانی، خلاء دانش و احساس نیاز به اطلاعات و تحلیل در بازار سرمایه و سرمایه گذاران تازه وارد و علاقهمند به بورس وجود دارد برخی از مردم به سمت کانالهای تلگرامی بعضا ناشناس و کلاهبردار سوق پیدا میکنند؛ لذا نیاز و تشنگی سرمایهگذاران و سهامداران بازار باید پاسخ داده شود تا مردم به سمت و سوی کانالهای تلگرامی تمایل نشان ندهند. راهکار برخورد با مردمی که به این کانالها اعتماد میکنند رفتارهای تند نیست، بلکه راهکار ایجاد اقناع دانشی و در اختیار قرار دادن بسترهای قابل استفاده و امین به فعالان بازار است که از این طریق به دانشی که نیاز دارند برسند.
تا چه اندازه به سیگنال فروشهای کانالهای تلگرامی میتوان اعتماد کرد؟
کانالهای تلگرامی و سیگنال فروش و ادمینهای آنها به چند دست تقسیم میشوند. در واقع گروهی از آنها فعالین و افراد با دانش و مجرب بازار سرمایه هستند، اعم از تحلیلگران فاندامنتالیست و تکنیکالیست که تحلیلها و اطلاعات خود را روی نمودارهای طراحی شده به صورت رایگان در اختیار مخاطبین خود قرار میدهند. این دسته معمولاً افراد کلاهبردار یا سوء استفاده چی نیستند، بلکه افراد شناخته شدهای هستند که معمولاً برای اعتبار و آبروی خود ارزش قائل میشوند. اینها معمولا رفتارهای کانال بازانه و سیگنال فروشی انجام نمیدهند. گروه دیگر کسانی هستند که افراد با دانشی هم جزء آنها قرار دارند، اما با یک سری از بازیگران سهامها یا شرکتهای حقوقی فعال بازار سرمایه ارتباطی ناسالم برقرار میکنند و منجر به این میشود که در خصوص تحلیل برخی از سهمها جملات، اطلاعات و رفتارهای اغراق آمیز و تحلیلهای عجیب اعلا کنند، لذا سهامداران خرد را به این سهمها دعوت میکنند، یعنی سهمها را چنان بزک میکنند که سهامداران وارد این سهمها میشوند و بعضا در رفتارهای ناسالم قیمت سهم را از طریق قدرت پولی که وارد سهم میشود بالا میبرند، بعد از آن حقوقیها و بازیگرهای سوء استفاده گر که از بازار خارج میشوند زمینه برای سقوط و ریزش سهم فراهم میشود. معمولا سهامداران کم دانش که به صورت هیجانی خرید میکنند ضرر و زیان فراونی در این سهمها متوجه آنها میشود.
مدیران این کانالها به صورت رسمی در داخل فعالیت میکنند یا از خارج از کشور کانالهای تلگرامی را در فضای مجازی مدیریت میکنند؟
در خصوص خواستگاه این افراد و اینکه ادمینهای آنها در داخل کشور فعال است یا خارج از کشور آنچنان نمیتوان نظر خاصی داد یا تحلیل خاصی ارائه کرد، چرا که اکثرا این کانالهای تلگرامی و ادمینهای آنها شناخته شده نیستند و در این کانالها فقط تحلیلها و نمودارها گذاشته میشود و حداکثر یک یوزر تلگرامی برای چت کردن با ادمین کانال وجود دارد و با فروش کانال وی آی پی و قرار دادن شماره کارت بانکی فیک یا اجارهای از این طریق درآمد زایی میکنند، لذا این اطلاعات زیاد قابل بررسی نیست و اگر هم باشد بر عهده مجموعههای نظارتی و امنیتی است که مشخص کند این افراد داخل کشور فعالیت میکنند یا از خارج به بازارهای ما جهت دهی دارند، آیا منابع خاصی از آنها حمایت میکند که میتوانند روی بازار سرمایه ما تاثیرگذار باشند اعم از موجهای منفی یا مثبت؛ لذا نمیتوان درخصوص سیگنال دهیهای آنها که بی اساس است یا خیر چندان توضیح داد و قضاوت کرد. به این دلیل که روزانه چندین ترابایت اطلاعات در فضای مجازی خصوصا در تلگرام از طریق سیگنال فروشها تولید میشود که این بستر باید به صورت تحلیل محتوایی بررسی شود تا به این اطلاعات دست یافت.
با توجه به ریزشهای هفتهها و ماههای گذشته بورس حمایت دولت از بازار سرمایه تا چه اندازه حائز اهمیت است؟
در خصوص ریزشهای بازار بورس باید به این نکته توجه داشته باشیم که ذات بازار سرمایه صعود و نزول است. یعنی رفتارهای سینوسی و کسینوسی در قالب مثبت یا منفی خود را نشان میدهند؛ لذا در کشورهای دیگر یعنی جاهایی که قاعدتا بازار سرمایه عمق بیشتری در نهادهای ساختار حاکمیتی دارد ابزارهایی پیش بینی شده است. جلوگیری از ورود مستقیم سهامداران به بازار و تشویق آنها به سرمایهگذاری غیر مستقیم در بورس منجر میشود سرمایه گذاران رفتارهای هیجانی را به بازار منتقل نکنند. زمانی که سرمایه گذاران پولشان را در اختیار شرکتهای سبدگردانی و در اختیار صندوقهای سرمایهگذاری قرار میدهند یا از طریق شرکتهای سرمایه گذاری در بورس سرمایه گذاری میکنند قاعدتا رفتارهای هیجانی آماتوری آنها به بازار سرمایه منتقل نمیشود و این مساله منجر به حفظ بازار سرمایه از رفتارهای شدید هیجانی سهامداران کم تجربه میشود. در ایران از طریق صندوقهای بازارگردانی که به تازگی برای سهام شرکتها و نمادهای بورسی ما هم الزامی شده، باید ناشران اوراق بهادار و ناشران شرکتها و نمادها شرکتهای سبد گردانی تعیین کنند تا طبق یک سری فرمولهای خاص خود در روندها کف و سقف را حفظ کنند تا به جریان نقد شوندگی سهمها کمک کنند. در فضای ریزش بورسها به دلیل ریسکهای سیستماتیک مثل بحرانهای ملی، بحرانی جنگی یا بحران اقتصاد کل کشور دولتها بستههای حمایتی ایجاد میکنند؛ مثل تزریق پول یا خرید و حمایت سهام که از این جنبه هم در کشور ما در ریزش اخیر بازار سرمایه با ضعف رو به رو بودیم از طرف دیگر ساز و کارهای حمایتی در خود بازار پیش بینی شده مثلا معاملات آتی یه معاملات دو طرفه که متاسفانه هر کدام به دلایلی هنوز جاری و قابل استفاده نیست.
نظر شما